کد مطلب:150321 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144

فرهنگ معاویه، پوچ کننده ای پنهان
السلام علیك یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائك، علیك منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتكم.

سلام بر حسین علیه السلام كه به وسعت همه انسان ها، در همه تاریخ، سخن های بزرگ را با عمل خود به صحنه آورد تا انسان ها در هیچ شرایطی سرگردان نمانند. انسان های قدسی متعالی، همیشه حركت شان وسیع تر از آن است كه سایر انسان ها فقط با روبرو شدن با آن حركات، مسئله برایشان روشن شود، همچون قرآن، كه اگر فقط به ظاهرش بسنده كنید به آن ظلم كرده اید، مثلا قرآن می فرماید «یدالله فوق ایدیهم» حالا اگر كسی تصورش این باشد كه خدا یك دست دارد كه آن دست بالاتر از بقیه دست ها است، این تصور، ظلم به قرآن است. در مورد ائمه معصوم «سلام الله علیهم» هم، همین طور است، حركاتشان دارای باطن است. خداوند به ما دستور داده است كه باید در قرآن تدبر كنید، تدبر یعنی اینكه در ورای این ظاهر، باطنی وجود دارد كه باید به آن باطن نظر كنید، در مورد ائمه معصومین هم اگر فقط به ظاهر حركات و رفتار و گفتار آنها بسنده كنیم، ظلم بزرگی نسبت به آنها است.


بر همین اساس دو نكته را عرض می كنم، اول اینكه وسعت و عمق بعضی از حركات معصومین «سلام الله علیهم» در طول زمان آشكار می شود. خود ائمه این را می دانند كه دارند برای همه ی بشریت كار می كنند نه فقط برای مردم همان زمان. یعنی خود را در وسعت بشریت به صحنه می آورند، و همه بشریت باید حركات آنها را در زمان خودشان بیابند و ائمه هم به همین امید، حركاتشان را در زمان خاصی شروع می كنند ولی برای همه ی تاریخ. شما می دانید كه بعضی ها پس از گذشت سالها از مرگ یا شهادتشان تازه زاییده می شوند. «ای بسا عالم كه بعد از مرگ زاد» و حسین علیه السلام می داند كه در آینده های بسیار دور، مردم به شدت به مشكل می افتند و لذا كربلا را در سال 61 هجری شروع می كند ولی بلوغ كربلا در آن آینده های بعد از كربلا است در رفع آن مشكلات بزرگ. نمونه ی كوچكی از آن را شما در طول انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی دیدید، از نظر دشمن، روی این جنگ همه فكری شده بود، جز اینكه فكر كنند كه ما پیروز می شویم! آنها نقشه اینكه چگونه شكست را به ما تحمیل كنند، در دستگاه های مختلف كشیده بودند، خانم تاچر یك جور نظر داشت، ژیسكاردستن رئیس جمهور فرانسه یك جور نظر داشت، رئیس جمهور آمریكا - كه در آن زمان كارتر بود - یك جور نظر داشت، همه بحث ها بر سر این بود كه چگونه شكست را به ایران تحمیل كنند و نظام ایران را تغییر دهند! ولی آنچه كه اینها نمی فهمیدند این بود كه یك حسینی، در سال 61 هجری قمری پایه یك فكر و فرهنگی را بنا نهاد كه برخلاف تمام نقشه های اینها، ایران را پیروز می كند. حسین علیه السلام ماورای قرن بیستم، برای ملت هائی كه حسینی اند، حرف دارد و جهت نجات را می نمایاند لذا به این نكته باید دقت كرد كه نهضت حسینی، نهضتی است فوق سال 61 هجری.

نكته دوم این كه حركات ائمه علیهم السلام به فرموده خودشان باطن دارد و باطنش هم باطن دارد. مگر می شود حركات ائمه را بدون تحلیل و تعمق دید و از آنها گذشت؟ آیا این ظلم به امام معصوم نیست؟ همان طور كه تدبر نكردن در ایات قرآن، ظلم به قرآن است همان گونه تدبر و تحلیل نكردن حركات معصومین، ظلم به


معصومین است. پس بدانید كه امام علیه السلام برای همه زمان هاست و بسیاری از حركات شان در زمان های آینده جلوه گر و روشن خواهد شد و امام خود این را می داند و بر همین اساس حركت می كند، و اگر حركات و گفتار ائمه بدون تحلیل و تفسیر ماند در زمان گذشته متوقف می شود. و تأكید من این است كه عزیزان به جد روی این قسمت دقت بیشتری كنند، یعنی نمی شود همین طور یك كلمه و جمله ای یا حركتی از امام ببینیم و بگوییم، «همین است» نه آقا باید بگویم «چرا؟». تلاش كنیم تا فلسفه ی حركت، رفتار و گفتار امام را بفهمیم شما وقتی آیه ی شریفه ی «ی دالله فوق ایدیهم» - دست خدا فوق دستهاست - را می خوانید با آیه «لیس كمثله شی» - خدا شبیه چیزی نیست - تفسیر می كنید كه منظور از «دست» در آیه ی اول این «دست» عادی نیست. در مورد امام معصوم نیز چنین است، امام قرآن مجسم است، باید حوصله داشت و جمله های امام را تك تك تحلیل نمود، به تعبیر اساتید بزرگ «كربلای بی تحلیل، اصلا كربلا نیست» و یا به عبارتی كربلایی كه در آن نگردیم و به باطن سخنان و حركات امام نرسیم، این كربلا نیست، و به اعتبار همین دو نكته است كه بحمدلله همه شیعیان برای حضرت اباعبدالله علیه السلام یك ارزش فوق العاده قائل هستند. و با زبان دل می گویند ای حسین علیه السلام تو آمده ای در این نیم روز عاشورا چه چیزی را به ما نشان دهی؟ باطن قضیه چیست؟ من و شما باید تلاش كنیم و بگردیم و پیدا كنیم، آنچه كه می دانیم این است كه حقیقتی در باطن این حركات هست.

این جمله را شما زیاد شنیده اید كه پیامبر صلی الله علیه و آله درمورد امام حسین علیه السلام می فرماید: «ان الله قد شاء ان یراك قتیلا» (ای حسین! خدا می خواهد كه تو را كشته ببیند) این جمله را یك انسان معصوم می فرماید و امام حسین علیه السلام هم زوایای این جمله را به خوبی می فهمد، اگر ما روی این جمله تحلیل نگذاریم، درست به آنچه كه ضد خواسته امام حسین علیه السلام است می رسیم و می گوییم كه خوب، پس خود خدا خواسته است تا حسین علیه السلام را كشته ببیند و او هم دارد می رود تا كشته شود و خودش را در معركه جنگ می اندازد تا شمر سر از بدنش جدا كند، پس در نتیجه اتفاقی نیفتاد، و ما وظیفه ای نداریم! اما یك موقع است كه روی این جمله تحلیل می گذاریم


و آن را به كمك بقیه دین تفسیر می كنیم. مگر خدا نمی خواهد ما بنده او باشیم و ما را بنده ببیند؟ پس خدا دوست دارد ما بندگی كنیم، دوست دارد تا با اختیار و انتخاب خودمان بندگی را به اوج برسانیم، حالا مگر شهادت اوج بندگی نیست پس ای خدا، من كه می خواهم تمام وجودم را در اختیار تو بگذارم بدن و اسم و رسم و خانواده ام را هم می خواهم در اختیار تو بگذارم. حالا معصوم - پیامبر صلی الله علیه و آله - می گوید كه ای حسین علیه السلام خدا می خواهد تو را كشته ببیند، این همان معنی بزرگی است كه خدا از ما می خواهد، حالا امام حسین علیه السلام امام بنده ها است یعنی امام بندگی بنده هاست و عالی ترین نحوه بندگی شهادت است، چون تا وقتی كه كسی شهید نشود، صداقتش در صحنه نمی آید، كی صداقت من و شما روشن می شود؟ آن موقعی كه بین مرگ و حیات مانده باشیم و در راه خدا مرگ را انتخاب كنیم، این ثابت كردن صداقت است. پس حسین علیه السلام این نكته را خوب متوجه می شود كه خدا می خواهد بهترین نحوه بندگی را كه شهادت است از حسین ببیند. حالا آیا حسین علیه السلام تلاش می كند تا به بهترین نحوه وظیفه اش را انجام دهد! یا اینكه خیر، یك اراده جبری است كه خدا میخواهد امام حسین علیه السلام كشته شود و تلاش برای كشته نشدن هم فایده ای ندارد!

ملاحظه كنید كه اگر روی یك روایت تأمل نكنیم و تحلیل درستی نداشته باشیم واقعا مخدر است و اگر درست دقت كنیم چقدر نور در آن خواهیم دید و ما از طریق حسین علیه السلام یاد گرفتیم كه اگر بخواهیم شهادت حقیقی داشته باشیم، یك الگوی كامل به نام امام حسین علیه السلام داریم.

هیچ كس نیست كه در برخی از قسمت های زندگانیش به این نتیجه نرسد كه باید برای نجات خود و جامعه اش شهید شود، این موضوع فقط مخصوص مسلمان ها نیست، ماركسیست ها هم می گویند گاهی باید برای وطن فدا شد. البته با فكر ماركسیستی شهید شدن، نتیجه اش هم به همان اندازه است یعنی فدای چیزی می شوند كه پس از مدتی از بین می رود، گورباچفی آمد، پروستوریكا را مطرح كرد، نتیجه اش چه شد؟ حضور این همه مردم برای ماركسیسم لنینسیم در نهضت بلشویكها در سال 1917 چه نتیجه ای دربرداشت؟ ولی نگاهی به مفاهیم دینی


خودمان بیندازیم، در زیارت وارث می خوانیم كه ای حسین علیه السلام تو نتیجه همه پیامبران از آدم تا خاتم صلی الله علیه و اله می باشی یعنی این مسیر ماندنی است، ولی در ماركسیسم چنین سیری نداریم. پس امام شهدا به ما یاد می دهد آن وقتی كه باید شهید شوید، ماركسیستی شهید نشوید كه نتیجه اش پوچی است. «البته نكات ذكر شده به عنوان مثال بود.»

هدف این بود كه بفهمیم اگر بدون باطن و عمق از جملات ائمه بگذریم، این خطرناك خواهد بود، پس این روایت می گوید كه حسین علیه السلام امام شهادت است و اگر شهادتی در جهت شهادت حضرت اباعبدالله علیه السلام نباشد، شهادت نیست و اینكه خدا می فرماید من می خواهم حسین را شهید ببینم یعنی اینكه همه بشریت نیاز دارند كه در بعضی از قسمت های زندگی شان كار بزرگی به نام شهادت انجام دهند و حسین علی السلام باید امام شان باشد.

این مقدمات برای این بود كه بفهمیم شهادت اباعبدالله علیه السلام چه نوع شهادتی است. زحمت دارد تا شهادت اباعبدالله را بفهمیم، از خدا باید كمك خواست. شهادت حضرت با سایر شهادت ها خیلی تفاوت دارد، همان طور كه نماز من و شما با نماز معصومین «سلام الله علیهم» بسیار تفاوت دارد. حال باید برای رسیدن به آن نماز تلاش كنیم یا رهایش سازیم؟ باید تلاش كنیم، یعنی نه خودخواه باشیم نه مأیوس، تلاش كنیم تا به آن مقام نزدیك شویم. غیر ممكن است من و شما شهادت حضرت اباعبدالله علیه السلام را بفهمیم، همان طور كه غیر ممكن است نماز پیغمبر و ائمه «سلام الله علیهم» را بفهمیم، اما آیا نزدیك هم نشویم؟ خیر، این جلسات را برای همین میگذارند، خودشان كمك كرده اند و به ما دستور داده اند كه تلاش كنید بفهمید و ما هم به همین امید تلاش می كنیم، چرا كه می دانیم:



گوهری در میان این سنگ است

یوسفی در میان این چاه است



پس این كوه قرص خورشید است

زیر این ابر زهره و ماه است



كم كم این ابرها كنار می رود و كمی از ماه را خواهیم دید، این بهتر از این است كه اصلا چشمان خود را ببندیم و یك عزاداری بدون سیر در جهت نزدیكی به


مقام امام حسین علیه السلام داشته باشیم.